کالای فیزیکی

من رضا هستم

من رضا هستم

من رضا هستم

۱۴۰٫۰۰۰تومان
اضافه به سبد خرید

بخشی از کتاب"من رضا هستم" زندگینامه دانشجوی پزشکی شهید داریوش(رضا) ساکی:

کیانی با صحبت‌های مطهری فهمیده بود که جمعی از غواصان گروهان، دانشجو و ورزشکار و روحانی هستند اما نمی‌دانست آن دو کدامشان هستند، برای همین اول از داریوش پرسید شما چکاره اید؟ گفت: من دانشجو هستم. پرسید: دانشجوی چی؟ گفت: پزشکی. کیانی ساکت شد و لب‌هایش را به هم فشرد و خیره به او ماند. داریوش سرش را پایین انداخت. جامه بزرگ گفت: آقای ساکی بچه ملایرند و دانشجوی پزشکی. آقای خدری هم مهندسی می‌خوانند...کیانی آه سردی کشید و سرش را پایین انداخت، لبخند تلخی زد، معلوم بود می‌خواهد چیزی بگوید ولی نتوانست. دستش را آرام روی شانه لرزان داریوش گذاشت و با دستش صورت گِلی او را پاک کرد. داریوش اشک‌هایش روی گلهای صورتش که خشکیده بود راهی نمناک باز کرد و به پایین غلتیدند. باورش نشده بود که فرمانده لشگر بعد از شیطنتی که با خدری کردند، او را اینگونه با عاطفه بنوازد.