کتاب «پروانهای که نخل شد» نوشته زهرا آقازاده، زندگینامه شهید عباس شعف فرمانده گردان میثم تمار لشکر ۲۷ محمدرسولالله(ص) در ۲۴۸ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه از سوی انتشارات ۲۷ بعثت چاپ و روانه بازار نشر شد. این کتاب سی و دومین کتاب از مجموعه بیست و هفتیهاست که توسط این انتشارات منتشر شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
بچهها حرف از پریدن با چتر میزدند. گفته بودند گردان ۹ باید روز ۲۲ بهمن با چتر از هواپیما بپرد و بعد هم در میدان آزادی فرود بیاید. معاینات پزشکی شروع شد. عباس و سیدمهدی مشکلی نداشتند. بعد هم آموزش چتربازی دیدند. نزدیک ۲۲ بهمن شد که خبر دادند بنیصدر به بچههای سپاه اجازه پریدن نمیدهد. حسابی دمغ شدند. ولی بالاخره چند روز بعد اجازه صادر شد. از پادگان چتر گرفتند و برای سوارشدن به هواپیما به پادگان قلعهمرغی رفتند، هواپیما دو بار رفت و برگشت.
این اولینبار بود که عباس و سید و خیلی دیگر از بچهها سوار هواپیما میشدند. یک نفر با لباس خلبانی جلوی در هواپیما ایستاد. باد، موهایش را به هم ریخته بود. با دست به بچهها اشاره کرد که یکییکی جلو بیایند. باید با کلمه «برو» میپریدند. اول سیدمهدی پرید. بعد نوبت عباس بود. دستگیرههای پشت در را محکم گرفته بود. فریاد «برو» را که شنید دستهایش را رها کرد و به بیرون پرید. شمارش معکوس را بلندبلند میخواند. تصاویر و صداها همه مبهم شدند. انگار در ابری بزرگ و سرد گیر کرده بود.